محل تبلیغات شما

3- فلاش بک                                                                                                                        
اداي نذرِخود را شاه عباس
.

به نقل از منظومة بلندمنتشر نشدة (مشهدی های قدیمی) 
 سرودة رضا افضلی در سال ۱۳۷۷

 


اداي نذرِ خود را شاه عبّاس
رها سازد، مُرصّع تختِ الماس

زشهرِ اصفهان پاي پياده
به سوي شهر مشهد رو نهاده

به خود داده لقب كلبِ علي» را
نشانده روي مُهرِ خود ولي» را

پس و پيشِِ رهش اردوي بسيار
براي راحتِ او مي كند كار

به همراهش بسي پير و جوان است
كه روي هودج» وتختِ روان» است

(همان باقتلِ عامش زوركرده
برادر هاي خود را كوركرده

پسر كشته، پدر را كرده محبوس1
كنون دارد پياده نيّتِ توس)

به اردو با دو تن پاي پياده
به مشهد ، از رهِ تون» پانهاده

خبر پيچيده در هرجا شتابان
پياده رفته مشهد شاه ايران

مُيّسَر مي شود هرروز، شه را 
شود پوينده شش فرسنگ»ره را

بنا گرديده، هر منزل رباطي
كه باشد كاروان ها را بساطي

رُباطان را دهد هركس شماري
يكي كم بوده گويي از هزاري


//شود چترِمرصّع، سايه گاهش//


گروهي پيشِ شه همواره درراه 
كه سازد راهِ اورا صاف و كوتاه

اگر خواهد، شكوفدخيمه گاهش
شود چترِ مُرصّع،بامِ راهش

زده زانو به راهش،كوهِ بسيار
زابرِِململين،پيچيده دستار

دهد مستي به شه،در بزم شاهي
كبابِ كبك و قوچ و مرغ و ماهي

دمادم چاكرانش حال جويان
به فرمان، در كنارش راه پويان

شده اين شاه را پيوسته عادت
شود گاهِ اذان گرمِ عبادت

هميشه جانمازش بوده همراه
كه بگزارد، نمازش را سرِِگاه

شود سجّاده اش از گُل مُعطّر
چو آيد نغمة اللهُ اكبر

جلوداران او خدمت گزارا ن
دمادم با خبر از راه داران

شود تا شاه ازكشورخبردار
پياپي پيك ها آيد زدربار
 
به مشهد، پادشه درجمع مردم
رسد آخر به روز بيست و هشتم

1-شاه عباس اگر چه با مردم و رعایا مهربان بود ولی آنچه که معلوم است حکایت از آن دارد که فردی دقیق و سخت گیر - به ویژه در خانواده اش – بود. پدر خویش را به زندان محبوس ساخت، دو برادرش را نابینا کرد، پسرش را به ظن آنکه علیه وی شورش کند کشت، دو پسر کوچکش را نابینا کرد و پسر دوم او نیز در زمان حیات وی مرد.

*
شاه عباس بزرگ یا شاه عباس یکم (۹۹۶-۱۰۳۸ه‍. ق / ۱۵۸۷-۱۶۲۹م) نامدارترین شهریار دوران صفوی است. او فرزند شاه محمد خدابنده و پنجمین شاه از دودمان صفوی است که بر ایران به مدت بیش از ۴۲ سال با اقتدار شهریاری نمود.

شاه عباس در هجده سالگی قزوین را متصرف شد و خود را شاه ایران خواند. او برای آنکه خیالش از سوی عثمانی آسوده گردد، پیمان نامهٔ صلح با آن کشور بست و باختر ایران را به آنان واگذارد. سپس به بهینه‌سازی امور درونکشوری و فرونشاندن شورش استان‌ها پرداخت.

او نخست ازبکان را شکست داد و سپس به جنگ با عثمانی درآمد. او در سه نوبت با عثمانی جنگید و در هر سه بار پیروز شد. همچنین دو بار به گرجستان حمله کرد و آن را غارت کرد.

از واپسین لشکرکشی‌های او می‌توان فتح قندهار و آزادسازی جزایر و بنادر خلیج فارس از دست پرتغال را نام برد. در زمان شاه عباس درآمد نقدی و غیر نقدی کشور بالا رفت و همچنین بازرگانی با کشورهای بیگانه افزایش یافت. او بسیاری از نقاط کشور را آباد کرد و بناهای بسیاری ساخت که هنوز برخی از آنها پابرجاست.

شاه عباس در گذار زندگی یکی از فرزندانش را کشت و دو تن دیگر را کور کرد و دو پسر دیگرش نیز در کودکی مردند؛ بدین شیوه در هنگام مرگ جانشین شایسته‌ای از خود بازنگذاشت و به ناچار نوه او با نام شاه صفی به پادشاهی رسید.

تاج گذاری: ۹۸۹ هجری قمری
مکان تاج گذاری: شهر هرات در ایالت خراسان (اکنون در افغانستان)
جانشین: شاه صفی (سام میرزا پسر صفی میرزا)
*
درعهد سلاطین صفوی، به ویژه شاه عباس اول و درخصوص زیارت به مشهد ، از طرف پادشاهان صفوی تشویق به عمل می آمد که ازجمله ی این اقدامات تشویقی ، سفر پیاده شاه عباس به مشهد است که با تبلیغات زیادی انجام گرفت و توسط کاتبان درباری با آب و تاب نگاشته شد . در منابع متأخر آمده است که چون شاه عباس اول از کودکی در خراسان نشو و نما یافته بود و نیز مقدمات فرمانروایی اش در آنجا فراهم شده بود و در مشهد برتخت سلطنت نشسته بود ، خود را مرهون و مدیون امام هشتم (ع) می دانست و بدان حضرت علاقه خاصی نشان می داد و از آغاز سلطنتش که قسمتی از خراسان به تصرف ازبکان درآمده بود و آستانه مقدس توسط آن قوم به تاراج رفته بود، همیشه مصمم بود که در نخستین فرصت، مشهد را از دست ازبکان خارج ساخته، خرابی ها و خسارات وارده بر آن را جبران نماید.
صاحب عالم آرای عباسی می نویسد: چون شاه عباس نذر کرده بود که یک بار از دارالسلطنه اصفهان با پای پیاده به زیارت روضه مقدسه برود، در سال 1010 ﻫ.ق که مصادف با پانزدهمین سال سلطنتش بود به قصد زیارت تربت حضرت رضا (ع) مسافرتش را به سوی مشهد آغاز نمود.
این سف

ر که به طور حتم با تشریفات و سر و صدای بسیار در زمان خود همراه بود، از نظر تاریخی نیز تأثیر تبلیغاتی فراوانی برای شاه در پی داشت، چرا که پیاده سفر کردن شاه عباس اول به مشهد، که نماینده کمال اعتقادات و ارادت او به امام رضا (ع) است بر توجه و علاقه شیعیان بر زیارت مشهد افزود و همین توجه مایه آبادانی آن شهر و افزایش نفوذ دینی و قدرت ی دربار اصفهان در سرزمین خراسان گردید.
سفر پیاده شاه عباس و همراهانش در روز پنجشنبه پانزدهم جمادی الاول سال 1010 ﻫ.ق از کاخ سلطنتی نقش جهان در اصفهان آغاز شد و اردوی همراه او آن روز تا مسجد طوقچی » که در بیرون دروازه شهر اصفهان بود، رفتند و روز دیگر از آنجا به طرف دولت آباد برخوار » ( دهستان برخوار بخش حومه اصفهان ) در سه فرسنگی اصفهان روانه شدند.
همراهان شاه در این سفر آزاد بودند که به دلخواه خویش سواره یا پیاده حرکت نمایند. اما جمعی از ملازمان و ندیمان شاه به نوبت با وی همراهی می کردند و چون از پیاده روی خسته می شدند بر اسب می نشستند و از همراهان شاه، تنها سه نفر در تمام راه پیاده طی طریق کردند، که عبارت بودند از محمد سلطان بایندری معروف به کاولی » دیگر مهتر سلطان دنبلی که رکابدار باشی بود و دیگری میرزا هدایت الله اصفهانی، که این سه تن در تمام راه، مسافت هر منزلی را با طنابی که پنجاه زرع اصفهان و هشتاد زرع شرعی بود اندازه می گرفتند، تا معلوم شود که فاصله اصفهان تا مشهد چند فرسنگ شرعی است و ملاجلال الدین محمد یزدی منجم حساب آن را نگاه می داشت.
شاه هر روز شش فرسنگ راه می رفت و هرجا خسته می شد ساعتی توقف می کرد و می خوابید و اردوی سلطنتی نیز با لوازم سفر قسمتی در پیش و قسمتی از دنبال وی روان بود، تا آن که سرانجام فاصله اصفهان تا مشهد را از راه ملبس گیلکی » و ترشیز در مدت 28 » روز طی کرد و روز چهارم جمادی الثانی همان سال به مشهد مقدس رسید و پس از ادای مراسم زیارت، در چهارباغ مشهد منزل گرفت و اوقات را به اطاعت و ادای فرایض می گذرانید و شبها را تا صبح در حرم مطهر به سر می برد و مانند خدام گاه جارو کشی می کرد و گاه به روشن کردن و گرفتن گل شمعها مشغول بود و هدایای زیادی در این مدت به آستانه رضویه وقف نمود.
در مدت توقف شاه در مشهد به دستور او در صحن و ضریح امام هشتم (ع) تعمیراتی اساسی انجام گردید و چون او هنگام عزیمت برای جنگ با ازبکان، نذر کرده بود که در صورت پیروزی دری مرصع به جواهر گران بها برای آرامگاه آن حضرت بسازد، نذر خود را ادا کرد و دری گرانبها ساخته شد و نصب گردید.
در همین سفر، شاه عباس تصمیم گرفت که به آذربایجان بتازد و آن ولایت را که از سال 999 ﻫ.ق به موجب پیمان رسمی به عثمانی واگذار کرده بود از آن دولت بازپس گیرد. در آن زمستان شاه هنگام واگذار توقف در مشهد، در ماه رجب و شعبان و رمضان، ضمن عبادت به امور مختلف ی از جمله به مرو » رسیدگی کرد و اقامت او باعث رونق و آبادانی مشهد گردید. البته از آنجا که دولت صفوی بنیانگذار تشیع در ایران شناخته می شود بر اساس بعضی از نظرات این حرکت شاه عباس اول، عاملی گردید که در سالهای بعد نیز چنین سفرهایی با پای پیاده به سوی مشهد انجام گیرد و نمود آن تا دوره معاصر همچنان پابر جا باشد.
 برگرفته از: رومه قدس خراسان/ سه شنبه / 27 بهمن 1388توسط : سعید دهقانی
نقل از:zendehroud.blogfa.com

 


http://rezaafzali.blogfa.com/posts/ عناوین مطالب وبلاگم

هالووین/رضا افضلی

رضا افضلی/خانه های چوبین/

رضا افضلی/لقمه ی دغدغه

  ,شاه ,مشهد ,عباس ,اصفهان ,پیاده ,    ,شاه عباس ,کرد و ,خود را ,بود و

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

شخصی*علمی*ورزشی