محل تبلیغات شما

صبح برفی خیابان یانگ


سپیده دم چه شکوهی ست درخیابان ها
به برفبار شعف ها ست در دل و جان ها
.
سپید گشته زبرف شبانه بام و درخت
شده به رنگ شکر سقف ها و ایوان ها
.
ز بس که برف فزون گشته بر سر نرده
شکفته شاخه ی قندیل روی گلدان ها
.
پیاده ها همه با چترهم سپید ابرو
زبرفباد سپید است تیره مژگان ها
.
به صبح برفی و سرما و ابرهای نفس
گرفته جان دوباره امید انسان ها
.
سواری است پی هم، به شاهراه شلوغ
 روان به روی خیابان و پیچ میدان ها
.
به سوی مقصد خود می روند و می آیند
دوسوی (یانگ) روانند و  گرم جولان ها
.
یکی رود سوی کار و،یکی رود به سفر
یکی مسافر شهری و آن بیابان ها
.
 دویده خون شعف از حضور مردم شهر 
 درون پیچ و خم کوچه و خیابان ها
.
دوباره زنده شده آرزو که پاره کند
زیاس های سمج، دامن و گریبان ها
.
امید بازفرستاده خلق را از نو 
به سوی روز دگر، بهر تازه پیمان ها
.
سپیده سر زده تا آدمی به برای حیات
دهد به کوشش و شادی و عشق جولان ها

رسیده صبح دگر در میان معبر برف
که شور وحال دواند به قلب انسان ها

رضا افضلی تورنتو هفتم فوریه ۲۰۲۰ جمعه هجدهم بهمن ۱۳۹۸

هالووین/رضا افضلی

رضا افضلی/خانه های چوبین/

رضا افضلی/لقمه ی دغدغه

ها ,صبح ,خیابان ,سپید ,سوی ,برفی ,صبح برفی ,جولان ها ,ها به ,برفی خیابان ,شده آرزو

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها